چکیده
عزت نفس ارزشی است که ما برای خود قائلیم. اگر برای خود به عنوان یک انسان با ویژگیها، تواناییها و محدودیتهایی که داریم ارزش قائل شویم، فردی هستیم که عزت نفس بالایی داریم. فردی از عزت نفس زیاد، برخوردار است که به دنیا نگرش مثبت داشته باشد، از استعدادهای خود به خوبی استفاده کند و نه تنها برای خود احترام و ارزش قائل شود بلکه احساس کند دیگران نیز او را دوست دارند. این افراد شایسته محبت هستند و انتظار دارند اطرافیان نیز برای آنها احترام قائل شوند و آنها را دوست داشته باشند. عزت نفس پدیدهای اکتسابی است نه ارثی. یعنی با تولد کودک، عزت نفس پا به دنیا نمیگذارد بلکه این پدیده طی دوران زندگی او، بخصوص در دوران کودکی و نوجوانی تحت تاثیر محیط بیرونی شکل گرفته و ساخته میشود
مقدمه
شکست و ناتوانی انسان فقط یک دلیل دارد که آن هم ایمان نداشتن به واقعیت خود است ،داشتن عزت نفس سالم یک نیاز اساسی انسان است و چیزی است که ما پیوسته برای رسیدن به آن تلاش میکنیم.
ولی بعضی مردم هرگز به خود انگارهای که بتوانند با آن احساس راحتی کنند، نمیرسند و تا ابد زندگیشان، بر اثر شکهایی که نسبت به خود دارند، دست خوش نارحتی و عذاب میشود. بهترین سرمایه گذاری در زندگی ارتقاء عزت نفس است. عزت نفس پایین موجب میشود که ما خود واقعیمان را با شرمندگی پنهان کنیم. ما جلوههای تدافعی به خود می گیریم و مانع از شکوفایی تواناییهایمان میشویم.
یکی از مؤثرترین راههای کمک به نوجوانان، حفظ عزت نفس آنهاست. عزت نفس زیاد یکی از باارزش ترین منابعی است که نوجوان میتواند در اختیار داشته باشد. نوجوانی که از عزت نفس زیاد برخوردار است خیلی مؤثرتر میآموزد روابط سودبخشتری را برقرار کند. بهتر میتواند از فرصتها استفاده کند و مولّد و خودکفا باشد. و در مقایسه با نوجوانی که عزت نفس کم دارد دیدگاه روشنتری نسبت به مسیر زندگی خوش دارد. به علاوه نوجوان برای یک زندگی سودمند و کامل به بنیادی استوار نیاز دارد، بنابراین وقتی که با عزت نفس کاملاً رشد یافته مرحله نوجوانی را پشت سر میگذارد، در واقع مجهز به بخش عمدهای از این بنیاد استوار، وارد دنیای بزرگسالی میشود.
در این عصر، یکی از مهم ترین منابعی که میتوان در نوجوان تقویت کرد احساس ارزشمند بودن است. این نیرویی است که ممکن است همیشه در درون نوجوان باشد. زمانی که این نیرو در وجود او حضوری قوی داشته باشد و او مکانیزمهای ایمن نگهداشتن آن را بشناسد میتواند در زندگی به آن تکیه کند.
تعریف عزت نفس( self regard)
عزت نفس یعنی احساس ارزشمندی که فرد نسبت به خود دارد. هرچه این احساس قوی تر باشد و کودکان، نوجوانان و جوانان ارزش بیشتری برای خود قائل باشند، سالم تر خواهند بود. در واقع یکی از مهمترین عواملی است که باعث میشود کودکان و نوجوانان و جوانان کمتر دچار آسیبهای اجتماعی و به خصوص ایدز، اعتیاد، خشونت و پرخاشگری و ... شوند .
عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن. این حس از مجموع افکار، احساسها، عواطف و تجربیاتمان در طول زندگی ناشی میشود: احساس میکنیم که شخصی منفور یا دوست داشتنی هستیم؛ خود را دوست داریم یا نداریم. مجموعه هزاران برداشت، ارزیابی و تجربهای که از خویش داریم باعث میشود که نسبت به خود احساس خوشایند ارزشمند بودن، و یا برعکس احساس ناخوشایند بی کفایتی داشته باشیم .
عزت نفس از خودپنداره متفاوت است. خودپنداره عبارت اند از مجموعه ویژگیهایی است که فرد برای توصیف (در زمینههای جسمانی، عقلانی، اجتماعی و ...) به کار میبرد. مثلاً یک فرد ممکن است خودش را یک فوتبالیست خوب یا فرد نسبتاً خوبی بداند که اینها محتوای خودپنداره را تشکیل میدهد اما عزت نفس ارزشی است که اطلاعات درون خودپنداره برای فرد دارد و از اعتقادات فرد در مورد تمام صفات و ویژگیهایی که در او هست ناشی میشود .
عزت نفس را میتوان به عنوان میزان ارزشی که ما برای خود قایل میشویم در نظر گرفت. مطالعات حاکی از این است که آگاهی یا برداشت ما از خود بیشتر ناشی از تجربههای اجتماعی ماست. ما خود را آنگونه میبینیم که فکر میکنیم دیگران ما را میبینند .
عزت نفس، یکی از پایههای اساسی شخصیت آدمیو باعث رسیدن انسان به افتخار و سربلندی است. عزت نفس مایه آزادی و والایی همت است. عزت مندان هرگز به ذلت و بندگی دیگران تن نمیدهند و سرمایه شرافت و آزادی خود را با هیچ قیمتی معامله نمیکنند. عزت نفس از طرفی برای تمام افراد یکی از بزرگترین فضیلتهای اخلاقی است و از طرف دیگر، محرک آدمیدر اجرای دیگر برنامههای اخلاقی تلقی میشود .
ماهیت عزت نفس
عزت نفس برای بقا و سلامت روانی انسان حیاتی است. عزت نفس یکی از ملزومات عاطفی زندگی است و بدون آن بسیاری از نیازهای اساسی برآورده نمیشود یکی از مهم ترین عواملی که انسان را از سایر حیوانات متمایز میکند آگاهی از خود است، یعنی توانایی تشکیل یک هویت و اختصاص دادن ارزشی به آن. به بیان دیگر، این ظرفیت در انسان وجود دارد که تعریف کند کیست و سپس ببیند که آیا آن هویت را دوست دارد یا خیر. برای انسان این امکان وجود دارد که رنگها، صداها و شکلها و احساسهای خاصی را دوست نداشته باشد اما اگر فرد بخشهایی از خودش را دوست نداشته باشد، ساختار روانی او به شدت آسیب میبیند. چنین فردی در مسائل اجتماعی، تحصیلی یا شغلی، کمتر پیشرفت میکند زیرا توانایی دستیابی به پیشرفت و انتظار دستیابی به آن را در خود نمیبیند، برقراری و حفظ روابط دوطرفه و سالم اجتماعی برای او دشوار است و تنهایی و انزوا را بیشتر تجربه میکند از آنجایی که عزت نفس با سازگاری روانی هم رابطه دارد افراد با عزت نفس پایین غالباً نشانههایی از مشکلات و بیماریهای روانی از جمله اضطراب و تجربه تنش شدید استرس را تجربه میکنند .
نحوه شکل گیری عزت نفس
براساس مکتب روان پویایی عزت نفس افراد این گونه شکل میگیرد:
نوزاد پس از تولد به طور فزاینده از وابستگی و ناتوانی خود و نیاز به بزرگسالان آگاه میشود. اگر نوزاد در خانوادهای متولد شود که آن خانواده پذیرندهی او باشند و مورد محبت و نوازش و علاقهی والدین قرار گیرد در طی رشد و تکامل خود احساس ارزشمندی میکند و والدین را به عنوان موضوعات خوب، درونی میسازد که این خود بر عزت نفس او تاثیر میگذارد و باعث میشود فرد در طول زندگی خود از عزت نفس بالایی برخوردار باشد ولی اگر نوزاد در خانوادهای متولد شود که مورد پذیرش و نوازش قرار نگیرد از همان ابتدا دچار احساس فقدان ارزشمندی میشود و این در طی فرایند رشد روان به گونههای مختلف بر رفتار فرد اثر میگذارد و عزت نفس فرد پایین میآید. (3) در نحوه شکل گیری عزت نفس کیفیت روابط در کودکی اهمیت اساسی دارد زیرا در این زمان است که بذرهای عزت نفس کاشته میشود. که مادر یا (جانشین مادر) از این لحاظ نقش محوری ایفا میکند. اگر رابطه مادر- فرزند سالم باشد (یعنی کودک احساس کند که مادرش قادر است به احساسات و نیازهای او به سرعت و به طور مؤثر واکنش نشان دهد و آنها را درک کند)، کودک خواهد توانست، در مورد خود و توانایی برقراری روابط شخصی صمیمیدر بزرگسالی، احساس مثبت داشته باشد که عکس این موضوع نیز، در صورت ضعیف بودن رابطۀ مادر فرزند میتواند صادق باشد. شکست در ایجاد، دلبستگی عاطفی به مادر میتواند به اضطراب دایمیناشی از بی توجهی یا طرد منجر شود.
پیامهایی که کودکان، به مرور و با گذشت زمان، از افراد مهم پیرامون خود در مورد خودشان دریافت میکنند، برای عزت نفس آنها بسیار مهم است. کودکان معمولاً همه چیز را به عنوان حقیقت قبول میکنند در واقع این مسئله به جذابیت آنها میافزاید.
عزت نفس خود پدر و مادر نیز میتواند بر روی فرزندان تاثیر بگذارد. این عقیده وجود دارد که فعالیت پدر و مادر برای کاربر روی عزت نفس شخصی خودشان بیشتر از آموزش مستقیم این موارد، بر کودکانشان تاثیر دارد. در دوران کودکی ابتدا یاد میگیریم که با نسخه برداری از رفتار پدر و مادر با خودمان رفتار کنیم، در نتیجه اگر پدر و مادر ایرادگیر باشند، خود انتقادی ما بیشتر خواهد شد.
پس عملکرد و ساختار خانواده نیز در عزت نفس مهم است. مطالعات نشان میدهد که فرزندان والدین طلاق گرفته و بی خانمانها از عزت نفس ضعیفی برخوردارند .
نظر فرد نسبت به خویشتن و حس عزت نفس به تدریج در طول زندگی شکل میگیرد و تکامل پیدا میکند. این حس از کودکی آغاز میشود و طی مراحلی که بتدریج پچیدهتر میشود، پیشرفت میکند. فرد از هر یک از این مراحل عقاید، احساسها و بالاخره افکار پیچیدۀ جدیدی نسبت به خود دارد و مجموع همه اینها موجب میشود که او خودش را موجودی ارزشمند یا بی کفایت بداند.
وقتی کودک بزرگتر میشود، یادگیری زبان را آغاز میکند، خود را در شرایط مختلف میآزماید، و واکنش دیگران به ویژه پدر و مادر را نسبت به خود درک میکند، به تدریج حسی نسبت به خودش در او رشد مییابد. او در 2 سالگی بیش از آن که خود را پارهای از وجود پدر و مادر بداند، احساس استقلال وجود میکند و خود را موجودی جدا از پدر و مادر میداند. طی همین مراحل اولیه زندگی است که نخستین نظر نسبت به خویشتن در فرد شکل میگیرد این نظر تقریباً از طریق واکنشهای دیگران نسبت به کودک به وجود میآید. وقتی پدر یا مادری به کودک میگویند «تو چه دختر خوب، دوست داشتنی، باهوش هستی» کودک به تدریج این واژههای مثبت را در درون خویش جمع میکند تا به همراه احساسات، شور و گرمیلحن صداها و ابراز احساسات جسمانی نظیر در آغوش گرفتن، ناز و نوازش، گرفتن دست نخستین نظر نسبت به خویشتن را شکل دهد.
نخستین نظر و احساسی که کودک نسبت به خویشتن پیدا میکند. برداشت پیچیدهای است که از واکنشهای سایر افراد مهم ناشی شده است. اگر مادر حضور داشته باشد معمولاً مهمترین نقش را در زندگی کودک دارد. پس از او پدر و سایر بستگان برحسب میزان تاثیری که بر کودک دارند، در این برداشت سهیمند .
علل پیدایش عزت نفس
دلیل عمده ایجاد عزت نفس را باید در رابطهی فرد با جامعه او به خصوص در دوران پراهمیت کودکی و نوجوانی جست و جو کرد و این رابطه را میتوان به چند نوع بیان کرد:
واکنش دیگران: مهم ترین منشأ پدیدآمدن عزت نفس، رفتار واکنش دیگران نسبت به فرد (به خصوص کودک) است. این را نظریه «آینه خودنما» مینامند. یعنی فرد برای دیدن خود به واکنشهای دیگران توجه کرده، تصویر خود را در آن واکنشها میبیند. اگر والدین به کودک بگویند باهوش است و یا قابل اطمینان نیست، این نوع مفاهیم قسمتی از خودپنداره یا هویت کودک میگردد.
مقایسه با دیگران: به تدریج که کودک رشد میکند خود را با دیگران، مانند خواهر، برادر، دوستان و ... مقایسه میکند این مقایسه یکی از منابع اصلی عزت نفس در کودکان است.
همانندسازی با الگوها: کودک با بعضی افراد مهم زندگی خود مثل والدین، معلمان همانندسازی میکند و آنان را به عنوان الگوی رفتار خود انتخاب میکند و میل دارد شبیه آنان شود که این همانندسازی در ذهن کودک انجام میشود بر روی عزت نفس تأثیر میگذارد.
نیاز به احساس ارزش و عزت نفس: همراه با زیستن در شرایط اجتماعی، نیاز به احساس ارزشمندی به نحو سالم و متعادل آن در انسان به وجود میآید که در سلامت و تعادل روانی فرد ضروری است ولی اگر به این نیاز خللی وارد شود احساس حقارت و یا خودبزرگ بینی در فرد ایجاد میشود و عزت نفس شخص پایین میآید .
افکار هم میتواند نقش بسیار مهمیدر چگونگی ادراک و احساسات ما و علل پیدایش عزت نفس داشته باشد.
مثلاً فرض میکنیم شخصی در آینه به خودش نگاه میکند و میگوید: «چه هیکل بدی پیدا کرده ام» این فکر میتواند بر عزت نفس او اثر منفی بگذارد اما اگر در آینه نگاه کند و فکر کند به نظر میرسد مدل موهایم خیلی خوب شده است اثر آن روی عزت نفس کاملاً برعکس خواهد بود. در این دو مورد تصویر فرد در آینه همان است، تنها افکار فرق کردهاند پس اگر شرایط خارجی تعیین کننده عزت نفسش باشند آن گاه کافی است شخص شرایط خود را بهبود بخشد تا عزت نفس افزایش یابد .
همهی افراد، صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه فرهنگی، جمعیت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزت نفس هستند عزت نفس بر همهی سطوح زندگی اثر میگذارد. بررسیهای گوناگون روان شناختی حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضا نشود، نیازهای گستردهتر نظیر نیاز به آفریدن، پیشرفت و یا درک استعداد بالقوه، محدود میماند. ولی زمانی که کسی کارش را تحسین کند یا وقتی میداند که طرحی را به بهترین نحو به پایان رسانده احساس خوبی نسبت به خود دارد و با اطمینان با مشکلات و مسئولیتهای زندگی مواجه میشود و از عهده آنان بر میآید .
نشانههای عزت نفس
عزت نفس را میتوان در حالات چهره، رفتار، صحبت و حرکات اشخاص مشاهده کرد. شخصی که عزت نفس بالایی دارد. احساست خوبی را که نسبت به خود و دیگران دارد. به روشهای گوناگون ابراز میکند. لبخند میزند، از نگاه کردن فرار نمیکند، راست میایستد به طور کلی یک احساس مثبت ارائه میدهد، دیگران هم به احساس مثبت او بر راههای مختلف پاسخ میدهند، او را میپذیرند و جذب او میشوند. در نتیجه چنین شخصی نسبت به خود احساس خوبی پیدا میکند. برعکس شخصی که عزت نفس پایین دارد، احساسات بی کفایتی خود را به صورت نوعی درماندگی مبهم آشکار میکند. کسی که عزت نفس سالم دارد در برخورد با دیگران از قدرت ابراز وجود برخوردار است. چنین شخصی هرگز اجازه نمیدهد که احساس اضطراب یا نبود احساس امنیت، خاطر او کلافه کند، واقع بین است یعنی به واقعیتها احترام میگذارد، از نیروی خلاقانه خود استفاده میکند، برای رسیدن به اهداف خود مسئولیت پذیر است و استقلال رای دارد، از انعطاف پذیری کافی برخوردار است. یعنی با تغییر در شرایط کار و زندگی به راحتی کنار میآید و هراسی به دل راه نمیدهد و هرگز از اینکه بگوید اشتباه کردم ترسی ندارد و قبول هر اشتباه را به حساب تحقیر شدن خود نمیگذارد .
ویژگیهای عزت نفس زیاد
نوجوانی که عزت نفسش زیاد است:
مسئولیت پذیر است. سریع و با اطمینان عمل میکند. گاهی مسئولیت کارهای عادی روزانه نظیر شستن ظرفها و نظافت حیاط را بر عهده میگیرد. یا بی آنکه از او خواسته شود به کمک دوستش میشتابد.
به پیشرفتهایش افتخار میکند. هنگامیکه از پیشرفتهایش حرفی به میان میآید، با مسرّت تصدیق میکند و حتی به سبب آنها، گاهگاه از خودش تعریف میکند.
دامنه وسیعی از هیجانها و احساسات را نشان میدهد میتواند بخندد، فریاد بکشد، گریه کند، به گونهای خود به خودی محبتش را بروز دهد و هیجانات مختلفی را ابراز میکند.
ناکامیرا به خوبی تحمل میکند هنگام روبرو شدن با ناکامیها میتواند واکنشهای گوناگونی مثل شکیبایی، خندیدن به خود، بلند حرف زدن و ... از خود نشان دهد و قادر است از آنچه موجب ناکامیاش شده است سخن بگوید.
احساس میکند که میتواند دیگران را تحت تأثیر قرار دهد از نفوذی که بر افراد خانواده، دوستان و حتی بر اولیای امور نظیر معلمها، رؤسا، کارفرماها و ... دارد مطمئن است.
به چالشهای جدید، مشتاقانه رو میآورد، مشاغل ناآشنا، آموزشها و فعالیتهای جدید، توجهش را جلب میکند و او با اطمینان، خود را درگیر آنها میکند .
ویژگیهای عزت نفس کم
نوجوانی که عزت نفسش کم است:
احساس میکند که دیگران ارزشی برایش قایل نیستند در محبت و پشتیبانی والدین یا دوستانش تردید دارد و یا احساس میکند که آنها اصلاً به او علاقه ندارند و از او حمایت نمیکنند.
احساس ناتوانی میکند. عدم اطمینان، یا حتی احساس درماندگی بر بیشتر نگرشها و اعمالش سایه میافکند با مسائل و مشکلات، قدرتمندانه مقابله نمیکند.
به آسانی تحت تأثیر دیگران قرار میگیرد. اندیشهها و رفتارش غالباً متأثر از کسانی است که اوقاتش را با آنها میگذارند، به او اغلب تحت نفوذ شخصیتهای قوی قرار میگیرد.
دامنهی محدودی از عواطف و احساسات را نشان میدهد، به طور مکرر فقط رفتارهای خاصی چون بی قیدی، خشونت، بدخلقی را از خود بروز میدهد.
از موقعیتهای نگرانی زا میگریزد. در برابر فشارهای روانی، به ویژه ترس، خشم و یا شرایطی که موجب آشفتگی اش میشود کم تحمل است.
بهانه جویی میکند و زودناامید میشود. نازک نارنجی است، نمیتواند انتقاد و یا درخواستهای غیرمنتظره را بپذیرد، و برای انجام ندادن آن درخواستها عذر و بهانه میآورد.
پس هرچه افراد خود را بیشتر بپذیرند احتمال بیشتری خواهد داشت که دیگران را بپذیرند. برعکس هرچه نظرشان نسبت به خود نامطلوب تر باشد، دیگران را نیز کمتر پذیرا خواهند بود که این نظریه بر افزایش و کاهش عزت نفس تأثیر دارد.