گلهاى محمدى از نسل امام سجاد(ع)
در مورد تعداد فرزندان امام على بن الحسینعلیه السلام میان مورّخان و تذکره نویسان اختلاف است. زبیرى - که کتابِ نسب قریش او با قدمتترین مآخذ موجود است - تعداد فرزندان امام سجادعلیه السلام را چنین مىنگارد:
حسین اکبر، محمد و عبداللّه که مادر آنها امّعبداللّه، دختر حسن بن على بن ابىطالبعلیه السلام است.
زید بن على که مادر او امّولد است.
داود، عمر، على و عبدالرحمن که اینها در خردسالى فوت کردهاند.
حسین اصغر، سلیمان و قاسم.
و دختران آن حضرت: خدیجه، عبده، امّکلثوم، فاطمه، عُلَیّه و امّالحسین.1
ابن سعد براى امام سجادعلیه السلام ده پسر به نامهاى: حسن، حسین، اکبر، محمد، عبداللّه، عمر، زید، على، حسین اصغر، سلیمان و قاسم ذکر کرده و دختران آن حضرت را هفت نفر مىشمارد:
خدیجه، عُلَیّه، کلثوم، ملیکه، فاطمه، امّالحسین و امّالحسن (حسنه).2
ابن حزم على بن احمد بن سعید اندلسى، شمار فرزندان امام على بن الحسینعلیه السلام را با تعداد بیشترى ذکر مىکند:
پسران:
محمد، مادر او امّعبداللّه دختر حسن بن على بن ابىطالبعلیه السلام.
زید، که از امّولد بود.
على، حسین، عبداللّه و عمر.
دختران:
خدیجه، که محمد بن عمر بن على بن ابىطالبعلیه السلام با او ازدواج کرد.
عبده، که نخست محمد بن معاویه بن عبداللّه بن جعفر با او ازدواج کرد، سپس على بن حسن بن حسن بن على بن ابىطالبعلیه السلام او را به عقد خویش درآورد و پس از وى زن نوح بن ابراهیم بن محمد بن طلحه شد.
امّکلثوم، که داود بن حسن بن حسن او را به ازدواج خود درآورد.
امّالحسن، که زن داود بن على بن عبداللّه بن عباس است.
فاطمه، که داود وى را پس از مرگ خواهرش به ازدواج خود درآورد.
عُلَیّه، وى نخست به عقد على بن حسین بن حسن بن على بن ابىطالبعلیه السلام درآمد و سپس با عبداللّه بن معاویة بن عبداللّه بن جعفر ازدواج کرد. علیّه، بانویى فاضل و از راویان حدیث بود و کتابى تألیف نمود که زراره از آن حدیث نقل کرده است.
امّالحسین، زن ابراهیم بن محمد بن على بن عبداللّه بن عباس است.3
امام محمّدباقرعلیه السلام
امام محمدباقرعلیه السلام پنجمین آفتاب امامت، برترین فرزندان امام سجادعلیه السلام است.
وى در شهر مدینه به دنیا آمد و بر اساس نظر مورّخان و کتابهاى روایى، روز جمعه، اوّل رجب سال 57 ق. چشم به جهان گشود. این نقل با روایاتى که نشان مىدهد امام باقرعلیه السلام به هنگام شهادتِ جدّ بزرگوارش اباعبداللّهعلیه السلام در سرزمین کربلا حضور داشته و سه سال از عمرش گذشته بود، مطابقت دارد.
امامعلیه السلام از جانب پدر و مادر به شجره پاکیزه نبوّت منتهى مىشود و اوّلین فرزندى است که در خاندان علویان از نسل امام حسن و امام حسینعلیهما السلام تولد یافته است.
پدر امام باقر، امام على بن الحسینعلیهم السلام و مادرش، امّعبداللّه، دختر امام حسنعلیه السلام است. مادر گرامى امام باقرعلیه السلام نخستین علویهاى است که افتخار یافت فرزندى علوى به دنیا آورد. براى او کنیههایى چون: امّالحسن و امّ عبده گفتهاند؛ اما مشهورترین کنیه وى امّعبداللّه است.4
امام باقرعلیه السلام در حقّ مادرش مىفرماید:
روزى مادرم کنار دیوارى نشسته بود که ناگهان دیوار ریزش کرد و در معرض ویرانى قرار گرفت. مادرم، دست بر سینه دیوار نهاد و گفت: به حقّ مصطفىصلى الله علیه وآله سوگند! اجازه فرو ریختن ندارى. دیوار بر جاى ماند تا مادرم از آنجا دور شد سپس دیوار فروریخت!5
نام، کنیه و القاب امام باقرعلیه السلام
نام آن حضرت، محمد است. این نامى است که پیامبرعلیه السلام براى او برگزیده است. از جابر بن عبداللّه انصارى - از اصحاب پیامبرصلى الله علیه وآله - نقل شده که نامگذارى امام باقرعلیه السلام به وسیله پیغمبرصلى الله علیه وآله صورت گرفته است. کنیه وى نیز ابوجعفر است.
کودکى
امام باقرعلیه السلام حدود چهار سال اوّلِ زندگى را در کنار جدّ بزرگوارش امام حسینعلیه السلام و در خانه او با پدر و مادر گرامىاش گذراند و پس از شهادت اباعبداللّهعلیه السلام با پدر و همراه و همگام با او بود و حدود 19 سال و دو ماه هم پس از پدر زندگى کرد.
در دوران کودکىِ او، معاویه از دنیا رفت و یزید (لعنة اللّه علیه) به جانشینى او منصوب شد. این موضوع مورد اعتراض همه پاکان بهخصوص جدّش امام حسینعلیه السلام واقع شد و چون حضرت حاضر به بیعت با جانشین معاویه نشد، در کربلا به شهادت رسید. در این جریان امام باقرعلیه السلام با پدرش حضور داشت.
امام باقرعلیه السلام در همان دوران خردسالى، شاهد وقایعى دردناک، ناشى از ستمگرىها و توحّش بنىامیه بود. او شاهد چگونگى رفتار دشمن با اهلبیت پیامبرصلى الله علیه وآله پس از شهادت رساندن سید الشهداعلیه السلام بود. وى رذالت دشمنان اسلام در آتش زدن خیمهها و فرارى دادن کودکان به سوى بیابانها را به چشم خود دیده است. وى مىدید که چگونه کودکان تشنه را کتک مىزدند. امام باقرعلیه السلام نیز چون دیگر اسیران کربلا به همراه پدر، مادر، عمه و دیگر زنان و کودکان راهى اسارت گردید و در این مسیر، آزارها چشید و تازیانهها خورد.
آرى، او همه وقایع اسارت را شاهد بود و همه جریانات و شهادت خاندان پیامبرصلى الله علیه وآله را دیده بود و شاهد همه این وقایع و حوادث تلخ بود.
دوران خلفا
امامعلیه السلام در دوران معاویه، یزید، معاویه ثانى، مروان بن حکم، عبدالملک و ولید بن عبدالملک زندگى مىکرده و معاصر این چند خلیفه بوده است. امامعلیه السلام شاهد فشارهاى این خلفا بود. تمام دوران امامت امام سجادعلیه السلام و حیات امام باقرعلیه السلام را ترور و وحشت رقم زده و مردم حقّ رأى و نظر نداشتند.
مسعودى در مروج الذهب مىگوید: در عصر مروان، مؤمنان در خفا به سر مىبردند و زندگى بر مردم بسیار سخت شده و جان شیعیان در معرض خطر بود و خون و جان آنها احترامى نداشت. این فشارها بر همگان بود و بر افاضل و علما زیادتر و بر شیعیان نیز بیشتر. آرى آنها در عصر حَجّاج زندگى مىکردند که مدت 20 سال بر مردم حکومت داشت. عدّه اعدامیان و یا کسانى را که حجّاج کشت 120 هزار نفر ذکر کردهاند. هنگام مرگ حجّاج 50 هزار مرد و 30 هزار زن در زندان بودند که از این عدّه 60 هزار نفرشان بدون لباس به سر مىبردند و اینان با هم در زندانهاى بى سقف زندگى مىکردند.6
امامت
پس از شهادت امام سجادعلیه السلام در سال 95 ق. فرزند وى امام محمدباقرعلیه السلام به امامت رسید و رهبرى مسلمانان را به عهده گرفت. وى تا سال 114 ق. امر امامت و رهبرى دینى مردم را عهدهدار بود.7
شهادت
امام باقرعلیه السلام در زمان حکومت هشام بن عبدالملک به شهادت رسید. در چگونگى شهادت او نظرات متفاوتى وجود دارد، ولى آنچه که در مورد آن اتفاق نظر وجود دارد، این است که امامعلیه السلام به وسیله سمّ به شهادت رسیده است.
تاریخ شهادت امام باقرعلیه السلام روز دوشنبه 7 ذیحجّه سال 114 ق. ذکر شده که با به شهادت رسیدن حضرت، دوران امامت فرزندش حضرت امام جعفر صادقعلیه السلام شروع شده است.8
زید بن على بن الحسینعلیه السلام
ولادت
در تاریخ ولادت زید، بین مورّخان اختلاف نظر وجود دارد؛ ولى نظریهاى که بیشتر نزدیک به حقیقت است و اطمینانآورتر، سال ولادت وى را 79 ق. بیان مىکند.
نامگذارى
مسئله «نامگذارى» در اسلام از اهمیت زیادى برخوردار است. روایات فراوانى وجود دارد که در آن سفارش شده نامهاى نیکو براى فرزندانتان انتخاب کنید؛ لذا امام سجادعلیه السلام براى انتخاب نام فرزندش از قرآن بهره جست. حضرت، قرآن را به نحو تفأّل گشود و خیره خیره به صدر آن نگریست. گویى امامعلیه السلام دنبال گمشدهاى مىگردد! باز قرآن را بست و آن را گشود و در آیه صدر آن دقت کرد، همه آیات، آیههاى جنگ و جهاد است؛ آیه شهادت و کشته شدن، آیه نبرد و انقلاب.
مرحله اول: «فَضَّلَ اللّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَى الْقاعدینَ اَجْراً عَظیماً».
مرحله دوم: «اِنَّ اللّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمنینَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّة...»
امام بعد از این تفّأل، سه مرتبه فرمود:
به خدا قسم! این، همان زید است!
امامعلیه السلام بارها از پدرش، امام حسینعلیه السلام و از امیرالمؤمنینعلیه السلام، از رسول خداصلى الله علیه وآله مکرّر نام «زید» را شنیده بود و به این نکته توجه داشت که فرزندى رشید و مجاهد از او به دنیا مىآید که در راه خدا به شهادت مىرسد و این فرزند را پیامبرصلى الله علیه وآله و پدرانش به نام «زید» مىخواندند.
مادر زید بن علىعلیه السلام
مادر زید «حوراء» نام داشت. او کنیزى بود شایسته و با نجابت که مختار بن ابىعبیده ثقفى او را به سى هزار درهم خرید. و به قدرى در نظرش جلوه کرد و او را خوشایند شد، که با خود گفت: نه، من لیاقت این زن را ندارم، او شایسته امام سجادعلیه السلام است. و او را به عنوان هدیهاى ارزنده به خدمت امام فرستاد. آن بانو از امام چهارم داراى چهار فرزند شد؛ سه پسر و یک دختر.
فرزند اول، زید بن علىعلیه السلام است. درباره شأن این زن همینقدر کافى است که امام باقرعلیه السلام فرمود:
اى زید! مادرِ نجیبهاى تو را زاده است.
لقب و کنیه زید
1. شهید.
2. حلیفة القرآن؛ یعنى همپیمان قرآن. به خاطر ممارست و ارتباط فراوان وى با قرآن این لقب به او داده شد.
3. زید الأزیاد؛ کنایه از مقام والا و عظمت و شخصیت بىنظیر او نسبت به همنامهاى او چون: زید بن حارثه، زید بن ارقم و زید بن حسن.
4. ابوالحسین؛ به علت اینکه نام یکى از فرزندانش حسین بود، او را به این کنیه مىخواندند.
سیماى زید
زید، داراى قامتى رشید و صورتى زیبا و باابهت بود که متانت و وقار از آن به خوبى آشکار بود. چشمان درشت و سیاه و جذّاب با ابروانى کشیده و نزدیک به هم و محاسنى پرپشت و پیشانى برجسته و بلند و بینى برآمده و کشیدهاش هر بیننده را به یاد صورت زیبا و نمکین جدّش پیامبرصلى الله علیه وآله مىانداخت.
همسران
وى در طول زندگى خود، سه زن عقدى و سه کنیز داشت. اوّلین همسرى که زید انتخاب کرد، «ربطه» دختر ابىهاشم عبداللّه بن محمّد حنفیه بود. این زن از زنان با شخصیت و بنام بنىهاشم بود. زید در اواخر عمرش دو زن دیگر در کوفه اختیار کرد.
فرزندان
زید، داراى چهار فرزند پسر بود که هر یک شخصیتى بزرگ و برازنده و عالم و مجاهد بودند. فرزندان زید بر علیه حُکّام دوران خود قیام کردند و آنان عبارتند از:
1. یحیى، که مادرش ربطه است.
2. عیسى.
3. حسین.
4. محمد، که مادر این سه نفر کنیز بود.
قیام زید
علت اصلى قیام زید را مىتوان در دو موضوع بیان کرد:
1. انتقام خون شهداى کربلا
قیام امام حسینعلیه السلام بر ضد دستگاه بنىامیه و حادثه دلخراش کربلا، ریشه اصلى بسیارى از قیامها و نهضتهاست. پس از قیام عاشورا، قیامهاى مسلّحانه و خونینى بر ضدّ دشمنان اسلام به عنوان خونخواهى امام حسینعلیه السلام و شهیدان کربلا به وجود آمد. یکى از این قیامها، نهضت زید بن علىعلیه السلام است. زید علت قیام خود را چنین بیان مىکند:
«اِنِّما خَرَجْتُ عَلى بَنى اُمَیَّة الّذینَ قَتَلُوا جَدِّىَ الْحُسَیْنَعلیه السلام9؛ من علیه بنىامیه قیام کردم؛ همانها که جدّم حسینعلیه السلام را کشتند.»
2. امر به معروف و نهى از منکر
زید بن علىعلیه السلام که شخصیتى فوقالعاده و عالم به تمام شرایط و خصوصیاتِ «امر به معروف و نهى از منکر» بود، وظیفه خود دید که همانند جدّش حسینعلیه السلام در مقابل دستگاه ستمگر بنىامیه بایستد و به همان دلیلى که امام حسینعلیه السلام قیام کرد، وى نیز قیام کند. و این، همان وجه تشابه قیام امام حسینعلیه السلام و زید بن علىعلیه السلام است؛ یعنى امر به معروف و نهى از منکر.10
قیام زید، مأذون از جانب امامعلیه السلام
مسئله «قیام و جنگ» از نظر اسلام بسیار اهمیت دارد و در این موارد، اذن شرعى لازم است. از آنجا که قیام زید در عصر امام صادقعلیه السلام واقع شده، شواهدى در دست است که وى از طرف امام صادقعلیه السلام اجازه داشته است.
1. امام رضاعلیه السلام در پاسخ به پرسش مأمون فرمود: ... پدرم از پدرش شنید که او (زید) با من درباره قیامش مشورت کرد. من گفتم: عمو جان! اگر دوست دارى که همان به دارآویخته محلّه کَنّاسه باشى، پس وظیفه تو همین است. سپس امام صادقعلیه السلام فرمود: «وَیْلٌ لِمَنْ سَمِعَ واعیتَهُ وَ لَمْ یُجِبْهُ؛ واى بر کسى که نداى او را بشنود و اجابتش نکند.»11
2. بزرگانى از علماى شیعه تصریح دارند که قیام زید از سوى امام صادقعلیه السلام مأذون بوده است، همانند: شهید در کتاب قواعد، مامقانى در تنقیح المقال، علامه مقرّم در زید الشّهید، و آیةاللّه خویى در معجم رجال الحدیث.12
سرنوشت قیام
زید بن على شب چهارشنبه اوّل صفر 121 ق. را با یارانش جهت «قیام» وعده گذاشت. یوسف بن عمر - حاکم کوفه - در کوفه اعلام حکومت نظامى کرد و صبح چهارشنبه جنگ بین یاران زید و یوسف بن عمر شروع شد که در مرحله اوّل، پیروزى با لشکر زید بود؛ ولى سرانجام وى در عصر پنجشنبه دوم صفر 121 ق. در 42 سالگى به شهادت رسید. سر زید را به شام و بعد مدینه و در نهایت به مصر بردند و در مسجدى به نام «محرس الحضى» دفن کردند.13
ابو محمد عبداللّه الباهر
عبداللّه با امام باقرعلیه السلام برادر تنى است؛ زیرا مادر آن دو امّ عبداللّه، دختر امام حسن مجتبىعلیه السلام است و او را به جهت زیبایىاش «باهر» مىنامند. وى به قدرى زیبا بود که در هر مجلسى مىنشست، زیبایىاش همه زیبارویان را تحت شعاع قرار مىداد.
از امام باقرعلیه السلام پرسیدند: کدام یک از برادرانت را بیشتر دوست دارى؟ حضرت فرمود: ...امّا عبداللّه دست و بازوى تواناى من است که به کمک آن فعالیت مىکنم.14
علامه مجلسى در ذیل شرح حال فرزندان امام سجادعلیه السلام مىگوید:
عبداللّه بن على بن الحسینعلیهم السلام متولّى صدقات رسولاللّهصلى الله علیه وآله و صدقات امام علىعلیه السلام بود. وى مردى فاضل، فقیه، محدّث و با زهد و ورع بود و از طریق آباء خود از رسول خداصلى الله علیه وآله اخبار زیادى روایت مىکند.15
اولاد او را از پسرش محمد ارقط مىدانند. از احفاد او عباس بن محمد بن عبداللّه بن على بن الحسینعلیه السلام است که هارون الرشید او را کشت، و سببش این بود که وقتى بر هارون وارد شد، مابین او و هارون کلماتى ردّ و بدل شد و خودِ هارون او را با گرز آهنى به قتل رساند.16
عمر الاشرف
عمر اشرف با زیدِ شهید از یک مادر بود و از زید بیشتر عمر کرد. کنیه عمر اشرف «ابوعلى» و به روایتى «ابوجعفر» بوده است. او را به این جهت «عمر اشرف» مىگفتند که با عموى پدرش «عمر اطرف» اشتباه نشود. و عمر اشرف به دلیل اینکه فرزند حضرت فاطمهعلیها السلام و داراى شرافت بیشتر بود، اشرف نامیده شد.
عمر اشرف مردى فاضل و جلیل القدر و متولّى صدقات رسول اللّهصلى الله علیه وآله و امام علىعلیه السلام بود و به سخاوت و ورع مشهور.
ابواسحاق عمرى - که از عالمان علمِ نسّابه است - مىگوید:
امّ سلمه دختر حضرت امام حسنعلیه السلام در نکاح عمر بن على بن الحسینعلیه السلام بود و عمر اشرف یک فرزند داشت به نام على اصغر محدّث. وى از امام جعفر صادقعلیه السلام روایت نقل مىکند و مادرش کنیز بود.17
عمر اشرف، مدنى و از تابعین بود و در 65 یا 70 سالگى وفات کرد.
عمر، جدّ مادرى علم الهدى سید مرتضى و برادرش سید رضى است. سید مرتضى در اول کتاب رسائل ناصریّات نسب شریف خود را بیان فرموده است.
ابوالجارود بن منذر مىگوید: به حضرت ابوجعفر باقرعلیه السلام عرض کردم: کدام یک از برادرانت در نزد تو افضل و محبوبتر است؟ حضرت فرمود: ...امّا باعبداللّه، زیرا او دست من است که با آن حمله مىکنم (و این عبداللّه برادر پدر و مادرى آن حضرت بود.) و امّا عمر پس چشم من است که مىبینم با آن، امّا زید پس زبان من است که با آن حرف مىزنم و امّا حسین پس حلیم و بردبار است.18
حسین اصغر بن على بن الحسینعلیه السلام )جد سادات پرپنچی)
امام سجادعلیه السلام دو پسر به نام حسین داشت؛ یکى حسین اصغر و دیگرى حسین اکبر.
حسین اصغر از اصحاب پدر و برادر و برادرزادهاش (امام سجاد، امام باقر و امام صادقعلیهم السلام) است. وى از هر سه بزرگوار احادیث زیادى نقل کرده و از عمهاش فاطمه بنت الحسین نیز روایت مىکند.
حسین مردى عفیف، فاضل، محدّث و دریاى متلاطمى از دانش و پرهیزکارى بود و از اعقاب و نوادگان او عالمان و دانشمندان بسیارى در حجاز، عراق، شام و عرب و عجم برخاستهاند و «سادات مرعشى» نیز نسبشان به حسین اصغر مىرسد.
مادر حسین اصغر امّولدى به نام «سعاده» است. برخى، از جمله ابونصر بخارى گفتهاند: او با امام باقرعلیه السلام برادر تنى بوده است.
حسین اصغر به قدرى خداترس بود که بىنظیر یا کمنظیر بوده چنانکه از سعید، رفیق حسن بن صالح روایت شده که گفت:
من خداترستر از حسن بن صالح ندیده بودم، تا آنکه به مدینه رفتم و حسین بن على بن الحسین را دیدم که گوى سبقت از حسن بن صالح ربوده و آن چنان از خدا مىترسید که گویى وارد آتش شده و پس از آن خارج گشته است.
حسین اصغر در سال 157 ق. در 74 سالگى در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع دفن شد.19
على اصغر بن على بن الحسینعلیه السلام
على بن على بن الحسینعلیه السلام کوچکترین فرزند امام سجادعلیه السلام مادرش امّولد بوده است. وى انسانى با شرافت بود و آثار فضایل و کرامات اخلاقى در وى هویدا. امام زینالعابدینعلیه السلام او را به نام برادرش على بن الحسینعلیه السلام نام نهاد. کنیه على اصغر، ابوالحسن است و نسلش از طریق پسرش، حسن افطس ادامه یافته است. فرزندان حسن افطس عبارتند از: عمر، على الحورى، حسین، حسن مکفوف و عبیداللّه که توسط برامکه به شهادت رسیدند.20
پىنوشتها:
1. نسب قریش، ص 62.
2. طبقات، ج 5، ص 156.
3. نسب قریش، ص 59 - 62؛ زندگانى على بن الحسین(ع)، سید جعفر شهیدى، ص 20.
4. امام باقر(ع) جلوه امامت و افق دانش، ص 15.
5. عیون المعجزات، ص 75؛ بحارالانوار، ج 46، ص 217.
6. مروج الذهب، ج 3، ص 157؛ در مکتب فجر دانشها، ص 45.
7. در مکتب فجر دانشها، ص 59.
8. همان، ص 412 و 413.
9. الفرق بین الفرق، عبدالقاهر بن طاهر بغدادى، ص35.
10. پیامدهاى عاشورا، ص 238.
11. ریاض السالکین (شرح صحیفه سجادیه)، سید علىخان شیرازى، ج 1، ص 79.
12. پیامدهاى عاشورا، ص 243.
13. همان، ص 250 - 258.
14. شاگردان مکتب ائمه (ع)، ج 2، ص 440.
15. ناسخ التواریخ، حضرت امام سجاد (ع)، ج 8، ص52.
16. منتهى الآمال، ج 1، ص 177.
17. ناسخ التواریخ، ج 8، ص 335.
18. منتهى الآمال، ج 2، ص 1182.
19. شاگردان مکتب ائمه (ع)، ج 2، ص 47.
20. ناسخ التواریخ، ج 8، ص 383؛ منتهى الآمال، ج2، ص 1243.